نیـــکی و نیــــکا نیـــکی و نیــــکا ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

نیکــــــــی و نیکــــــــــــــا ،میوه های بهشتی زندگی ما

اعتراف

1391/2/12 23:04
نویسنده : mami samira
2,300 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای مهربون و با گذشت

سلام

 

این بار تصمیم گرفتم بیام اعتراف کنم

.

.

.

که اوایل بارداری فکر میکردم خیلی بچه ام و خیلی زود بود برام مادر بشم

اما الان اومدم بگم که دنیای الانم با قبل از تولد دخترام اگه نگم 180 درجه حتما 90 درجه فرق کرده

اومدم اعتراف کنم که من، مادر نیکی و نیکا اشتباه فکر میکردم

امدم بگم که اصلا برام زود نبوده و کاش زودتر از این ها میشد معنی مادر بودن رو بچشم

امدم اعتراف کنم که وقتی به خلقتتون فکر میکنم مغزم از کار میافته

امدم اعتراف کنم که وقتی بهم می خندید روحم تازه میشه

امدم اعتراف کنم وقتی به ریزترین چیزهای بدنتون نگاه میکنم گیج میشم و چشمام درد میکنه... مثلا موهای ریز و ناز روی انگشتاتون

امدم اعتراف کنم که بعضی وقتا میخوام بشم آقا گرگه تو داستان مامان بزی و بخورمتون اما یادم میافته که من آقا گرگه نیستم.. مامان مهربون شنگول و منگول خودمم

امدم اعتراف کنم که این وبلاگ رو براتون باز کردم که بیشتر بهتون نزدیک شم و خیلی خوشحالم از این اتفاق

امدم اعتراف کنم که فهمیدم خدا منو چقدر دوست داره اما تا همین دیروز خیلی نمیفهمیدم

امدم اعتراف کنم بهترین سفر عمرم رو با شما داشتم

میدونید چرا؟

چون شما که پیشم بودید همه بهم لبخند میزدن

 

امدم اعتراف کنم که

.

.

.

به وجودتتون افتخار میکنم.

 

 

 در ضمن روز معلم رو به همه اساتید و معلمای گل سرزمینم تبریک میگم

مخصوصا به بابای گل خودم 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان آرشیدا
12 اردیبهشت 91 23:23
سلام
منم همیشه به همین فکر می کردم اما حالا با وجود آرشیدا به کلی زندگیم تغییر کرده و روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم انشاالله خدا کوچولوهاتون حفظ کنه خیلی بانمک و خوشگل هستن


مرسی که نظر دادی
خدا آرشیدا رو برات نگه داره
بابا حامد
13 اردیبهشت 91 0:08
سلام، اومدم اعتراف کنم تو بهترین مامان مهربون و همسر دلسوز دنیا برای نیکی و نیکا و من هستی...
روزتم مبارک!


هوراااااااااااااااااااااااااااااااا
بزن دست قشنگه رو
سرباز كوچولو عمه جون
13 اردیبهشت 91 8:40
سلام .روزت مبارك .روز معلم رو برا تنها عضو خانواده كه راه علي باباجون ادامه داده تبريك ميگم .


سلام خان دایی
ممنون که به یادم بودی
دلم برای محمد طاها تنگولیدهههههههه
باباي سرباز كوچولو
13 اردیبهشت 91 9:01
سلام ابجي. راستي از اينكه صادقانه اعتراف وحس مادرانگي رو خوب منتقل كردي متشكرم


بله دیگه تو هم باید از نظرات و نوشته های مامان مریم تو وبلاگ محمد طاها استفاده کنی
مادر یعنی همین.
مامی دوقلوها(زهرا)
15 اردیبهشت 91 13:04
سلام مامان مهربون خوشحال مثل من زود به این نتیجه رسیدی.......همیشه کنار وروجکات شاد باش
مامامریم امیرعلی
16 اردیبهشت 91 11:30
سلام سمیراجان روزت مبارک.اعترافهای قشنگی داشتید تووباباحامد.ضمناامیرعلی کوچولوی مااولین مرواریداش نمایان شدن .باید به فکرآش دندونی باشیم.


سلام به مامان بزرگ مهربون و مدرن و جوون
خوش بحال امیر علی بخاطر داشتن همچین مامان بزرگی
جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دخترای من عقبن پس
وای دلم امیر علی رو خواست
توپولوی خوشگل
هزار ماشا...
لعیا
16 اردیبهشت 91 22:04
سلام

منم به سفارش مامانم اومدم اینجا

و صحبتای مامان جونمو تایید میکنم

دلم برات تنگیده دوست قدیمی

حرفاتو که میخونم بیشتر دلم تنگ میشه

همیشه نکته ی مشترک داریم تو زندگیمون

به اعترافات لایک میزنم

و همینطور به اعتراف آقا حامد

خدا حفظ شون کنه میوه های بهشتی تو

میوه کوشمولوی من تازه خوابیده

هر روزی که میگذره و بزرگ میشه

دلم برا روز قبلش تنگ میشه !

خیلی دلم هواتو کرد دختر
..............

در پناه خدا....



لعیا جونم من تو واقعا نقاط مشترک زیادی داریم سنمون
تاریخ ازدواجمون
تاریخ تولد بچه هامون
اما من میتونم صادقانه ادعا کنم که تو خیلی بهتر از منی

دوستت دارم همبازی دوران کودکی من
همصحبت دوران نوجوانی
و
دوست ایده آلم
ازت ممنونم که میای اینجا بهمون سر میزنی
از طرف من امیر علی رو بچلون
بووووووووس
mami neda
17 اردیبهشت 91 18:34
سلام عزیزم
تو بهترین هستی ایشالا نی نی های نازت سلامت باشن وقدر مامان خوبی مثل شمارو بدونن
سمیرا جون ازم سوال داشتی میتونی تو وبم بزاری خوشحال میشم بتونم کمکی کرده باشم


مرسی مامی ندا جونم
کم کم دارم میام پیشت
آجی فاطمه
17 اردیبهشت 91 23:44
سلام خاله خانم خوبی؟گلهای ناز زندگی چطورن؟دلمون واسشون اندازه لپه شده چرا عسکاشونو نذاشتی؟در ضمن امسال چون مامان شدی پیشاپیش روزت هم مبارک


مرسی خاله جون
بابای دوقلوها
22 اردیبهشت 91 9:46
کردم از علم سوال می توانی آیا معنی مادر را بهر من شرح دهی گفت نی نی هرگز من برای این کار منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم قدرت شرح وبیان کم دارم ......................................... روزتان گلباران
سمانه
22 اردیبهشت 91 12:42
مامان سمیرا روزت مبارک


مرسی عزیزم
مامان آیدین
24 اردیبهشت 91 0:02
روز شما موجود زیبا .دوست داشتنی . حساس . عاقل.مدیر.مدبر.خلاق و فداکار مبارک باشد! فقط خودمون میدونیم چه جواهراتی هستیم . عزیزم روزت رو صمیمانه بهت تبریک میگم

قربونت برم من
ندا
24 اردیبهشت 91 17:49
سلام مامان مهربون روزت مبارك . خدا دوقلوهای نازت رو حفظ كنه.ماشالا خيلی دوست داشتنيند . من هم همين حس رو داشتم قبل از دنيا اومدن دخترم آوا ولی الان بعد 28 ماه ميدونم كه دخترم باعث شد من رشد كنم.
سارینا مامان آرمان
28 اردیبهشت 91 19:53
سمیرااااااااااااااااااا کجای تو دختر دلم برات یه ذره شده
ماشالله دخترای گلت بزرگ شدن
خدا حفظشون کنه
من وبلاگت رو لینک میکنم که دیگه تو دسترس باشی



سلام عزیزمممممممممممممممممممممم
مرسی که اومدی
شيما
8 خرداد 91 18:49
سلام
دخملاي خيلي نازي دارين. خدا حفظشون كنه و زير سايه پدر و مادرشون بزرگ بشن ايشاله.
اعترافاتت خيلي قشنگ بود و دل آدمو مي لرزوند... مخصوصا دل امثال منو كه سالهاست منتظريم خدا ما رو لايق مادر شدن بدونه اما هنوز اين اتفاق نيفتاده. چقدر آرزو دارم يه روزي برسه كه منم بيام تو وبلاگم بنويسم با اومدن بچه هام چقدر تغيير كردم و چقدر دارم از بودن با اونها لذت مي برم. خدايا اين لذت رو از هيچ كس دريغ نكن. الهي آمين.


عزیزم نشا... که مادر بشی
و خودت بیایی بنویسی

نیکی
11 مرداد 91 23:44
خواهرم نیکا قراره پنج ماه دیگه به دنیا بیاد امیدوارم مثل کوچولوهای شما ناز بشه