اولین مسافرت خارجی
به نام خدای خوب و مهربون
سلام
اول میخوام عذر خواهی کنم که تو پست قبلی عکس نذاشتم و همه جویا شدن که ما عکسی نمیبینیم
این ایراد رو بزودی بر طرف میکنم تا از 9ماهگی دخترام عکس باشه حتما
دوم این که این پست قدری متفاوت تر از پستهای قبلیمونه
چرا که ما حدود2 هفته پیش و بصورت خانواده 4 نفره() عازم مسافرت (کوتاهٍ) خارجی شدیم
جای همه دوستان خالی،رفتیم دبی و ابوظبی
عجب شهری بود....! حالا عکس میذارم ببینید
اما یه ذره خسته شدیم بخاطر حضور نیکی و نیکای عزیزمون ولی خوب هموطن ها به دادمون رسیدن و اینجا جا داره تشکر کنم از خانواده خدابنده که با دیدن نیکی و نیکای ما میخواستن دوباره نی نی دار بشن اونم دوقلو و دختر (که من روز آخر فهمیدم نیت خیرشون از نگهداری نیکی و نیکا چی بوده)
خلاصه دخترای نازنینم دهن همه رو آب انداخته بودین و حتی خارجی ها ذوق زده میشدن وقتی شما رو میدیدن
یکی میگفت اینا شکل عروسکن، یکی میگفت خیلی بامزن، یکی میگفت ماشا... ،بغلتون میکردن ()و البته منم هر از چند گاهی یه گاز کوچولو میگرفتم ازتون(نه در اون حدی که دردتون بیاد) خلاصه شما وقتی بودین همه لبخند میزدن و هیجان زده میشدن(موجوداتfunمن...)
ولی...
ولی.. رسما تو هواپیما که داشتیم برمیگشتیم تهران اشک منو قشنگ در اوردین و من زار زار گریه کردم
یعنی بریدم دیگه انقددددددددددددددددد که شما گریه کردین
خدا اون روزو نیاره اگه نیکی و (مخصوصا)نیکا گریه کنن...
خلاصه یه آقا پیره هم تو پرواز باهامون بود قسمت تحویل بار اومد زهرشو ریخت و رفت اما ما به حرمت سن زیادشون هیچی نگفتیم
و از دخترای گلم هم انتظار دارم بزرگ شدن احترام بزرگتر ها و مخصوصا افراد سالخورده رو داشته باشن حتی اگه بهشون توهین کردن!
اینجا تصمیم دارم یه تشکر جانانه از همه مادران و پدران دوقلو ها داشته باشم
خدا قوت.
چون ما رو هیچکی درک نمیکنه جز هم درد هامون
اگه از وضعیت 10 ماهگی دخترام بخوام بگم ، درکل ماه خوبی بود و اتفاق خاصی هم نیافتاد خدا رو شکر و دیروز تو ویزیت ماهانه هم خانم دکتر میر عمادی راضی و خرسند بود
وزن دخملی ها 9کیلو و قدشون 74 بود به نسبت وزن و قد موقع تولد خوب رشد کردین خدا روشکر
ضمنا دخترام الان یواش یواش دارن استارت راه رفتن رو میزنن
تقلید کار هم شدن
دوتا آبجی با هم بازی میکنن (اگه به حال خودشون ولشون کنیم )و به هم میخندن و ما کیف میکنیم ،نا گفته نماند بعضی وقتا هم موی همو میکشن و ما میایم جداشون میکنیم، سر و صدا میکنن ()
خلاصه...
یه چیزی هم بگم، ناراحتم دخترام دیگه این لحظات میره و تکرار نمیشه . ولی میدونم که لحظات شیرین دیگه ای رو به وجود خواهید اورد
برای دیدن عکسا هم ادامه مطلب یادتون نره
یادم رفته بود بگم که ما برای تفریح نرفته بودیم امارات. (متاسفانه) با بسته شدن سفارت کانادا در تهران و برای گرفتن ویزا مجبور بودیم بریم اولش میخواستیم بدون نیکی و نیکا بریم اما با ایمیلی که به سفارت کانادا در ابوظبی زدیم که نیکی و نیکا هم باید بیان یا نه؟ و اونا گفتن حتما باید حضور داشته باشن
دوستان عزیز فقط کافیه موس رو روی تصاویر نگه دارید تا توضیحات عکس پیدا بشه