نیـــکی و نیــــکا نیـــکی و نیــــکا ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

نیکــــــــی و نیکــــــــــــــا ،میوه های بهشتی زندگی ما

عید 92 و خاطرات خوب و بد

1392/2/15 0:09
نویسنده : mami samira
4,378 بازدید
اشتراک گذاری

بنام خدای مهربون و دوست داشتنی که بهار رو آفرید برای تازگی...

سلام

از دوستای عزیزم که سر میزنن به وبلاگمون نهایت تشکر رو دارم و یک عذر خواهی بابت کد گذاری 2 تا پست آخر....خجالت آخه اونا رو واسه بابایی نیکی و نیکا نوشتم...که داشته باشیم...

ولی قول میدم زیاد پست کد دار نذارم و یا اینکه وبلاگ جدا گانه واسه خاطرت خودم باز کنم چون میدونم که پست های کد دار حرص آدمو در میارن. بـــــــــــــــــــــــــِبــــــــــــــــــــَخشـــــــــــــــــــــــــــید

 

اما عید امسال

.

.

قشنگ... هیجان انگیز... با خاطراتی به یاد ماندنی

از روز اول تا روز 6 ام تهران بودیم... دائی نیکی و نیکا و محمد طه اومده بودن خونمون و خوشحالمون کردن و با هم کمی گشت و گذار داشتیم... اما مشکلی که بود سرماخوردگی محمد طه بود. طفلی خیلی اذیت شد... روز 6 ام نیکا هم سرماخورد...مامانی هم همچنین... و نیکا رو بردیم دکتر... تا 13 ام آنتی بیوتیک میخورد مرتب.... سرماخوردگی بد مصب خیلی سمج بود و از جون آدم بیرون نمیرفت و نرفته هنوز...

روز 6 ام یهو تصمیم گرفتیم بریم ارومیه با دائی اینا و شب ساعت 8 راه افتادم از بخت بد ما... مامان نیکا هم حالش بد شد... استخون درد و تب ولرز و گلو درد...هزار جور درد و حالت بد.... یه بد شانسی دیگه هم نخوابیدن نیکی بود.... این بچه مگه میخوابید....! ای خداااااااااااااا

خیلی نمیخوام وارد جزئیات بشم و 7 ام کار من کشیده شد به دکتر... و از اونجایی که علائم آنفولانزا رو داشتم متاسفانه آنتی بیوتیک تجویز نشد واقعا میتونم بگم یکی از وحشتناک ترین سر ماخوردگی های عمرم بود شاید بهتره بگم بدترین سرماخوردگی... چرا که من هیچ وقت واسه سرماخوردگی معمولی دکتر نمیرم و با مصرف مایعات سعی میکنم اونو از بدنم دفع کنم اما دیگه این خیلی منو از پا انداخت که 2 بار رفتم دکتر و کماکان با پنیسیلیل و ... هنووووووووووووووووووووز خوب نشدم بین این مریضی هم که دست و پا گیر منو نیکی و نیکا بود... کمی هم بی احتیاطی از طرف من و بابایی باعث شد یه اتفاق بدتر بیافته که من خودمو نبخشم...

اونم این که من بعلت خواب آلودگی بیش از حد از مصرف داروها کمی کم توجهی کردم به دخترام البته بگم که دست خودم نبود حالم خیلی بد بود... و تو همین گیر و دار نفهمیدیم چی شد که نیکا گریه و جیغ و داد و بیداد... بدو بدو... خودمونو رسوندیم... دیدیم بعَـــــــــــــــــــــــــــــــله... متاسفانه افتاده و استخون ترقوِِّه اش شکسته... خیلی بد شد...

حالم بد جور گرفت....

مریضی تو مریضی... خلاصه این مسافرت خیلی بهمون نچسبید... و دست از پا درازتر برگشتیم تهران

راستی یه اتفاق خیلی خوب هم افتاد که نامردیه اگه ازش چیزی نگم... دوست عزیزمممممممم، رفیق دوران کودکیم.... هانیه جوووووووون مامان شد...

هوووووووووووووراتشویق یه دختر خوشگل و ماه و مامانی بدنیا اورد البته یک ماه زودتر از موعد مقرر و میخوام از همینجا بهش تبریک بگم... حلما خانوم گل خوش اومدی بدنیای آدما

میبوسمتون خدا نگهدار...

 ادامه مطلب! یادت نره

کاخ نیاوران 3 ام عید دیوانم کرده بودن این وروجکا

نیکی خانوم علف خوار! روز 13 بدر

نیکا خانوم زبون دراز بی حوصله روز 13بدر

اینم از شکوفه خوشگل باغ خاله اینا

دختر خاله جوون (که تو عید خیلی زحمت نیکی نیکا رو کشید)ماچ و علیرضا جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

فرشته
15 فروردین 92 2:02
عزیزم انشااله حالتون هرچه زودتر خوب بشه مواطب باشید و مدام اسفند دود کنید
پردیس دختر خاله سایان
15 فروردین 92 11:30
عزیزم سال خوبی داشته باشی
هنگامه
16 فروردین 92 21:02
الهی بمیرم الان حال نیکا خوبه؟


قربونت برم
آره بهتره عزیزم...دعا کن زودتر تموم بشه این اوضاع
هنگامه
17 فروردین 92 13:30
ایشاا...زودزود خوب بشه و اوضاع زندگی آرام بشه.پرازشادی وسلامت
مراقب خودت وقندعسلات باش


مرسی دوست عزیزم
خیلی ممنون که بهمون سر میزنی...
تسنیم
17 فروردین 92 14:34
سلام سمیرا جان سال نو رو به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم
دوستم چطوررررییییییی؟ خدا بد نده خیلی ناراحت شدم الهی بمیرم که عید رو با وجود دوتا بچه کوچیک که خودشون مریض بودن ، مرض شدی عزیزم ، باورت نمیشه من هم از نیمه عید سرما خوردم و گلوم چرک کرد و هنوزم کامل خوب نشدم. خدا به همه سلامتی بده
راستی قبل از عید برات ایمیل تبریک سال نو رو فرستادم ولی جواب ندادی ، پس درگیر بودی انشاء ا.. هر جا هستی سلامت و خوشحال باشی


سلام مریم جان
خوبی؟ قربونت برم مرسی سال نوی شما هم مبارک باشه...
عزیزمی... راستش سرم گرم مهمون داری شد نتونستم جواب بدم آخه خیلی هم به ای میلم سر نمیزنم... واسه همین باز کردم خوندم... و گفتم بعدا جواب میدم.. که بعدا هم فراموش شده... مرسی مرسی...
و ببخشید.. که نتونستم جواب بدم...
دوستم دعا کن زود زود خوب شیم...
بهتریم خدا روشکر...
آخ آخ... به قول ارسظو... تو ام گرفتی؟
انشا... خوب شی زوووووود
تسنیم
18 فروردین 92 9:52
ممنون گلم انشاء ا.. شما و نیکی و نیکای نازمون هم خیلی زود خوب بشید و بچه ها بازم شیطونی های بامزشون رو شروع کنن.
راستش قبل از عید برات ایمیل زدم که هم تبریک گفته باشم و هم سر تحویل سال برای من هم دعا کنی دوست عزیزم واقعا محتاج دعا هستم
راستی سمیرا جان من منتظر عکس های جدید بچه ها هستم ، دلم تنگ شده براشون ... (پست بدون عکس میزاری که دلمون رو آب کنی دختر)

چشم حتما عکس میذارم
دوستم انشا... به خواسته دلت برسی... من که بنده نا لایق خدا هستم... ولی چشم دعا میکنم. تو ام منو فراموش نکن
مامان نسرین
25 فروردین 92 15:41
سلام
خوبی عزیزم؟ سال نوتون مبارک
چه روزای سختی بوده واستون،باز هم خدا رو شکر همیشه اتفاقات بدتری میتونه واسه آدم بیوفته که خدا اونا رو از آدم دفع میکنه حکمت هر چیزی رو خدا میدونه
الان حال نیکا جون بهتر شده ؟خودت بهتری؟
امیدوارم هر جا باشید سلامتی همیشه همراهتون باشه



سلام دوست عزیزم..مرسی... روزای سختی بود آره..
ولی شکر خدا الان هم حال سرماخورده ما خوبه... همدست نیکا جوش خورده کاملا
مامان دوقلوها
27 فروردین 92 17:16
سلام عزیزم دوقلوهای من سارا و ثنا زنگیان با پسر عمه شون سید محمد رضا غفاری توی جشنواره آتلیه سها شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز 5 رو بدین
هنگامه
31 فروردین 92 22:18
مامانی عشقای خاله خوبن؟ خودت خوبی عزیزم؟عسلای خاله رو ببوس


سلااام مرسی عزیزم... خودمم خوبم دخترا هم شکر...خوب خوبن..
مرسیییییییی
maryam
2 اردیبهشت 92 16:58
Salam be doste azizam va dokhtare nazeshon bebakhsh mano nafahmidam nika onjori shoode ke miyomadam bebinameshon ha :-(:-S
شیوا
7 اردیبهشت 92 22:27
سلام سمیرا جان.. امیدوارم حال نیکا جون خوب خوب شده باشه. مدتی بود بود خواننده خاموش وبلاگتون بودم. و الان که وبلاگ نویسی برای کودک اینده امو شروع کردم. خوشحال میشم دوست باشیم. با اجازه لینکتون کردم. بوس برای نیکی و نیکا. من عاشق دوقلوهام.
هنگامه
10 اردیبهشت 92 21:49
مامان سمیرا روزت مبارک
ایشاا...همیشه شادوسلامت کنار دخملای نازت باشی
مامانی عکس جدیدبزار دلمون برای دخمل گلی هات تنگ شده.


چشممممممممم
وقتش رسیده سورپرایزمو بنمایانم
هنگامه
12 اردیبهشت 92 11:22
منتظر سورپرایزت هستیم مامانی
دخترعمه ی آراد و آیسا(حنانه)
11 تیر 92 11:33
سلام دوست عزیزم .آیسا جون توی مسابقه نی نی شکمو نی نی وبلاگ شرکت کرده خواهش میکنم که کد 332 رو به 20008080200 اس ام اس کنید خیلی ممنونم .
خاله محمد ماني
25 تیر 92 14:28
سلام خانمی روزتون بخیر پسرم محمدماني تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده دوست داشتین شماره کد 392 را به شماره 20008080200 پیامک بزنید به دوستان هم اطلاع بدهید ایشالله جبران کنیم