29دی(واکسن دوماهگی)
بِسم الله الرحمن الرحیم.
خدایا شکرت...
دخترام این دوماهو صحیح و سالم گذروندن و ما تنها دغدغه مون رفع احتیاجات عادیشون بود
خدارو دوست دارم... که شما رو سالم بهم داد.
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکر
امروز اومدم بگم 2ماهتون تموم شد و دقیقا امروز رفتیم واکسن دوماهگیتون رو زدیم
خیلی درد کشیدین و گریه کردین
الهی بمیرم
نفستون داشت بند میومد انقد که گریه کردین... به خانومه قبلش گفتم من میخوام فیلمو عکس بگیرم اشکالی که نداره؟ گفت نه
عکس واکسن دوماهگیتونم اوردم...
آفرین به دخترام که طاقت اوردین و الان که 14 ساعت میگذره ازش خوابیدین
(البته در سایه قطره استامینوفن)
گفته باشم ها ، به این راختیا که میگم نبود... علاوه بر من ، آنا جون و مامان جون(مامان مامی و مامان بابایی) رو هم گرفتار شما دو گل کرده بودیم .
خدا رو شکر بزرگترارو دارم پیشم... والا کم میووردم...
راستی امروز وزن و قدتون هم خیلی خوب بود...
موقع تولد نیکی جونم 2080گرم بودی و نیکا جونم 2240 ...
اما الان نیکی خانوم من 4200گرم و نیکای گلم 4500...
خیلی خوبه آفرین.